از نزدیک و شخصی با ستارههای سینما | اسکارلت جوهانسون
زبان ویدیو: در این ویدیو، گفتوگوی اختصاصی مجله W با اسکارلت جوهانسون بازیگری هالیوودی درباره بازیگر و فیلمهای مورد علاقه کودکیاش، آهنگهایی که دوست دارد و تفاوت میان ستارهها و بازیگران را با زیرنویس فارسی مشاهده خواهید کرد.
توجه: زیرنویس این ویدیو توسط تیم آرت تاکس تهیه و تنظیم شده است.
متن فارسی مصاحبه Scarlett Ingrid Johansson با مجله W
فیلمها و بازیگران دوران کودکی
ز بین سینماییها از پاتریک سوویزی خوشم میاومد. هنوزم ازش خوشم مییاد! وقتی بچه بودم دوست داشتم جای جودی گارلند باشم. مامانم یه سینمادوست حسابی بوده و هست. من با دیدن فیلمهای عصر طلایی و موزیکالها بزرگ شدم، موزیکالهای راجرز و همرستین. با دیدن فیلمهایی از دههی هفتاد بزرگ شدم که فکر میکنم برای دیدن بعضیهاشون سنم زیادی کم بود. به طور مثال فیلم محلهی چینیها رو وقتی نُه ساله بودم دیدم. آهنگهای جودی گارلند رو نمیخونم.
برای تماشای دیگر ویدیوهای از نزدیک و شخصی با حضور ستارههای سینما اینجا ببینید.
آهنگهای دوران کودکی
آهنگهای کارائوکهی موردعلاقهم… آهنگ «رؤیاها» از فلیتوود مک رو دوست دارم، آهنگ «نیویورک ایالت ذهن» بیلی جوئل هم همینطور. شاید هم اگه حس کنم خیلی سرحالم از گروه کوئین بخونم. آهنگ «راپسودی بوهمی» رو دوست دارم.
وقتی من بچه بودم دیو و دلبر خیلی معروف شده بود. صحنهی اولش رو اجرا میکردیم که بل دربارهی شهر کوچیکشون آواز میخونه. خواهرم همیشه بل بود و من نقش بقیهی شهر رو بازی میکردم! نمیخواستم بل باشم. میخواستم نونوا باشم، شمعساز باشم، اون سه تا دختری باشم که از گاستون خوششون میاومد، میخواستم خودِ گاستون باشم، میخواستم لفو باشم… همهشونو دوست داشتم.
بازیهای دوران کودکی
برای کریسمس مامانم کاتالوگ «تویز آر آس» رو به ما میداد که ما دور یکی دو تا چیزی که میخواستیم خط بکشیم. یه سال، حالا به هر دلیلی، من یه چادر میخواستم. یه چادر پارک ژوراسیک بود که مامانم برام خرید. چادر رو وسط یه اتاق فسقلی که با خواهرم شریک بودیم بر پا کردم و حدود یه سال، همون تو زندگی کردم! به چشم اتاق خوابم میدیدمش، ولی توی اتاق خواب بود. اتاق خواب توی اتاق خواب شده بود. اون تو کتاب میخوندم، بازی میکردم، خلاصه عاشقش بودم. خیلی باحال بود، چون شبها چراغقوه میانداختم روی دیوارههاش و دورم پر دایناسور بود. بوی خیلی بدی هم میداد، به احتمال زیاد سمی بود! ولی خیلی خوب بود. حاضرم دوباره برای بچهی خودم بخرمش. بعد از یک سال، خواهرم گفت این دیوونهبازییه!
میخواهی بازیگر بشی یا ستارهی سینما؟
وقتی تقریبن نُه سالم بود، در فیلم «انگیزهی عدالت» با لارنس فیشبرن بازی میکردم. برای فیلم سفر کرده بودیم و سوار هواپیما بودیم. توی راهرو از کنارش رد شدم که ازم پرسید: هی، بذار یه چیزی ازت بپرسم؛ میخوای بازیگر شی یا ستارهی سینما؟ توی ذهنم درست نفهمیدم منظورش چییه. فکر میکردم میشه جفتش بود، نه؟ اما در واقع داشت ازم میپرسید که برای کار کردن آمادهام یا نه. من چنین برداشتی کردم که اگه هدف نهاییت ستاره شدن باشه، با بازیگر شدن خیلی فرق داره.